بازگشت
چرا زن به عنوان جنس دوم یاد شده ؟
صالحه رشیدی صالحه رشیدی

تحولات و انکشافات بشری حاکمیت وزورگویی را به وجود آورده  در کمون اولیه  زندگئ به شکل اشتراکئ بود هر دوجنس به خاطر بقای  حیات به شکار می رفتند ، زن به عنوان رهبر طایفه ، قبیله وقاضی بود وحتا اطفال بنام مادران شان یاد می شدند .

  انسان توانست  محیط زندگئ را به میل خود عیار سازد و خودش نیز با طبعیت ومحیط سازش کند با سردی ، گرمی  و از پدیده های طبعیی به شکل درست تا اندازه  توانائئ استعداد وفکر شان استفاده نماید  

 ازپوست حیوانات ودرختان برای تهیه لباس واز گوشت حیوانات برای خوردن وسیر نمودن شکم شان استفاده می کردند انکشاف ذهنی شان تا همان حدود بود که منحیث اشرف مخلوقات قادر به کشف وسایل ابتدائئ همان دوره شدند .   

 در کشف و ساختن ا فزار کار هردو جنس مشترکا" از عقل وفکر سالم استفاده کرده برای زندگئ بهتر کار وتلاش می کردند اگر برهنه بودند یا پوشیده هر دوجنس زندگئ بسیار ساده وابتدائئ را داشتند جنس اول ودوم مطرح نبود .

 با گذشت زمان زن در تصاحب مرد قرار گرفت ومرد به  عنوان شکارچه و نان آور خانه  بیرون از منزل رفت  و مناسات اقتصادی تغییر کرد تسلط اقتصادی مردان را حاکم ساخت  وزنان به عنوان تربیه کننداطفال در منزل باقی ماند تا امروز .

گمان بعضی ها این بود کاری را که مرد انجام میدهد زن از لحاظ نیرو فزیکی توان  انجام آنرا ندارد ودر عقب در های بسته خانه و محیط بسیار محدود زنذگی ماند وشرایط طوری بود تا به کاری های مشکل وطاقت فرسا  نپردازند و از کار بیرون از منزل خود داری کنند انسان چه زن و مرد باشد  نظر به وقت و زمان و ضرورت زندگئ در اثر تمرین وعیار نمودن جسم  وعادت می تواند به هر نوع کار وشرایط   خود را آماده سازد

 در سده های گذشته اظهار نظر شان چنین بود تنها مردان توانایئ آنرا دارد  تادرعقب ماشین های غول پیکرقراربگیرد و استفاده از وسایل تخنیکی از مهارت های مردان است اما به مرو زمان زنان نیزبه کار های مشکل وطاقت فرسا دست یازیند برابر با مردان در مناسبات اقتصادی وتولیدی سهم گرفتن و به اربابان صاحب قدرت ثابت کردند که اگر برای شان اجازه داده شود کمتر از مردان نبوده درهرگونه کار می توانند اشتغال ورزند .

 در روستا ها زنان نسبت به مردان زیادتر در کشت وزراعت وتربیه مواشی مصروف اند ، قالین بافی ،گلیم بافی و دهقانی از هنر خاص زنان افغان است  صنعت قالین بافی به افغانستان شهرت جهانی داد . امروز زنان توانائئ آنرا دارد  داکتر لایق  ، انجینر ماهر ، ژورنالیست ، حقوقدان ، استاد پوهنتون ،سیاستمدار ، تجار  ، سناتور باشد همان وظایف را که مردان  انجام می داد زنان با افتخار ودقیق تر قادر به انجام آن شد ودر عرصه های اجتماعی هم نقش خوبتر وبهتر از مردان داشته اند زنان همیشه دست شان به عنوان مدافعین صلح بلند و مخالف جنگ است در جنگ اولاد یک زن تلف می شود . اما در کشور ما عنعنه های ناپسند وسنت های پوسیده بحران های سیاسی تغییرات در نظام ها همه وهمه زنان را آسیب پذیر ساخته به عوض این که شرایط بهتر آموزش وکار را مساعد بسازد تا از لحاظ ذهنی رشد کنند بر عکس  در سرکوبی استعداد ومحدود ساختن شرایط  از خشونت کار گرفته تحت فشار قرار می دهند استعداد را در وجود دختر وزن سرکوب می کنند تا  سالار بودن شان تغییر نکند از حاکمیت زور گویئ ها یشان کاسته نشود . در کشور ما معمول است اگر دو مرد اختلاف بین شان پیدا  شود به آدرس زن دشنام می دهند در حالیکه زن از روابط مرد در بیرون از منزل اگاهی ندارد که کرکتش چگونه است آخرین عقده گشائئ مرد بالای زن است که از محرومیت های اقتصادی استفاده سو می شود اگر زن در مناسبات اقتصادی با مرد نقش مساوی داشته باشد مشکل کمتر میشود زن کمتر متکی به مرد خود را احساس می کنند .

از قول گورگئ : (   دموکراسی وقتی پرپا میشود و شهر آرمان وقتی به وجود می آید تا همدلی ،همسوئئ زن را که مادر است ستایش کنیم ، زن  زیستن ، شگفتن ،رستن را ضمانت کرده در غیر آن مرد با همه توانائئ  سر بلند کرده دین تاریخ را ادا کرده نمی تواند .  )


December 14th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
مسايل اجتماعي